هو
آقای منتظر غریبم، سلام
آقای من ! امروز، جمعه هشتم ربیع الاول سال 1435 هجری قمری ...
آن روز هم جمعه روزی بود ...هزار و صد و هفتاد و پنج سال پیش. که معتمد زهر را آرام آرام در جگر شما و شیعیانتان ریخت ...
در این روز بنا به سنت اسلامی ، می بایست بر پیکر مبارک پدرتان نماز می گذاردید تا خلفای ستمگر عباسی نتوانند جریان امامت را تمام شده اعلام کنند ، و یا بد خواهان آن را از مسیر اصلی منحرف کنند ، و وراثت معنوی و رسالت اسلامی و ولایت دینی را به دست دیگران سپارند . بدین سان ، مردم دیدند کودکی همچون خورشید تابان با شکوه هر چه تمامتر از سرای امام بیرون آمد ، و جعفر کذاب عموی خود را که آماده نماز گزاردن بر پیکر امام بود به کناری زد ، و بر بدن مطهر پدر نماز گزارد...